سرهنگ محمد علیزاده کیست؟ | شهید پدافند هوایی ارتش که به دست جنگنده F۳۵ به شهادت رسید

رویداد۲۴ | شهید سرهنگ محمد علیزاده، افسر پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، از جمله شهدای پرافتخار متولد سال ۱۳۶۱ در تهران بود و ۲۰ سال سابقه خدمت در پدافند هوایی را در کارنامه خود داشت. این نیروی پدافند هوایی ارتش در شامگاه جمعه، ۲۳ خردادماه، در جریان مقابله با حمله هوایی رژیم صهیونیستی به سایت موشکی فردو قم، پس از سرنگونی یک جنگنده F-۱۶ دشمن، به دست یک جنگنده F-۳۵ به شهادت رسید.

ماجرای شهادت سرهنگ محمد علیزاده

«لیلا علیزاده»، خواهر محمد علیزاده درباره نحوه شهادت وی روایت می‌کند: «برادرم در پدافند هوایی ارتش بود و ۲۰ سال سابقه کار داشت. روز اولی که اعلام کردند جنگ شده، شیفت او نبود و به جای یکی از همکارانشان رفته بود. دوستش به محمد گفته بود، چون عید غدیر بوده، به مسافرت رفته و برادرم گفته بود شما دو تا بچه داری، اصلا نیا و من خودم جای شما می‌روم.»

بیشتر بخوانید: عبدالحمید مینوچهر کیست؟ | ترور فیزیکدان هسته‌ای و مخالف سرسخت پذیرش پروتکل الحاقی

وی ادامه می‌دهد: «برادرم، چون فرمانده بود، به گفته دوستانش همه آنها را از پای دستگاه دور می‌کند و خودش پای دستگاه می‌رود و یک هواپیمای F-۱۶ اسرائیلی را سرنگون می‌کند و بعد از آن یک F-۳۵ برادرم را به درجه شهادت می‌رساند.»

زندگی شخصی سرهنگ محمد علیزاده

شهید علیزاده، متأهل بود و همسرش آشنایی با او را چنین روایت می‌کند: «اولین بار در محل کار خواهرم با محمد آشنا شدم. با همان نگاه اول، خلوص و صداقتی در وجودش موج می‌زد. مهربانی‌اش واقعی بود. قسم می‌خورم محبتی که نثار من و اطرافیانش می‌کرد، از جنس حقیقت بود، نه تعارف.»

خواهر بزرگ‌تر او نیز با چشمانی اشکبار از برادرش چنین یاد می‌کند: «خیلی مهربان بود و حتی آزارش به یک مورچه هم نرسیده بود. به قدری مهربان و دوست‌داشتنی بود که وقتی نوبتش نبوده، فداکاری می‌کند و جای دوستش می‌رود. در همه این سال‌ها من یک بار از او صدای بلند نشنیدم.»

پدر شهید دو سال پیش از دنیا رفته بود. شهید علیزاده همواره می‌گفت: «من اگر بعد از بابا دو سال زنده باشم، هنر کرده‌ام.» جمله‌ای که حالا برای خانواده‌اش مفهومی عمیق‌تر یافته است.

وصیت‌نامه محمد علیزاده 

در وصیت‌نامه شهید، جمله‌ای کوتاه، اما پرمعنا نقش بسته است: «جانم فدای وطنم.» خواهر شهید با بغضی سنگین می‌گوید: «وقتی آژیر جنگ خورده بود، می‌توانست پناه بگیرد، اما گفته بود می‌روم پای دستگاه تا آن را استیبل کنم. فرماندهانش می‌گویند محمد کمک خیلی بزرگی به ملت ایران کرده است.»